با planooo به صورت رایگان شروع کنید.

برای مقالات بیشتر ثبت نام کنید.

[fluentform id="3"]

آیا مانیفست اجایل (Agile manifesto) هنوزم حرفی برای گفتن داره؟ (12 اصل مانیفست اجایل)

آیا مانیفست اجایل هنوزم حرفی برای گفتن داره؟(12 اصل مانیفست اجایل)

تو دنیایی که تکنولوژی با سرعت نور پیش می‌ره، شاید این سوال برات پیش اومده باشه که آیا مانیفست اجایل هنوزم به درد می‌خوره؟ این سند جمع‌وجور ولی انقلابی، زمانی کهنه‌کارای صنعت هنوز محصولات رو مثل بار کشتی‌ها جابه‌جا می‌کردن، مسیر رو به سمتی برد که حالا یه پهپاد می‌تونه همون روز سفارشت رو بیاره دم در! اما امروز، ما دیگه اون پیشگامای قدیمی نیستیم؛ بیشتر شبیه کاوشگرایی هستیم که روی دریای بی‌انتهای بهبود مستمر شناوریم. حالا سوال اینه: آیا وقتش نشده که خود مانیفست اجایل هم یه آپدیت بگیره؟

داستان از کجا شروع شد؟

اوایل سال ۲۰۰۱، تو یه آخر هفته زمستونی، کنار کوه‌های واساچ در اسنوبردِ یوتا، ۱۷ نفر از بزرگان دنیای نرم‌افزار دور هم جمع شدن تا درباره آینده این صنعت حرف بزنن. همه‌شون یه مشکل مشترک رو حس می‌کردن، هرچند سر راه‌حلش هنوز توافقی نداشتن.

مشکل چی بود؟ شرکت‌ها اون‌قدر درگیر برنامه‌ریزی‌های پیچیده و مستندسازی‌های طولانی بودن که اصل کار، یعنی رضایت مشتری، به حاشیه رفته بود. شعارهای قشنگی مثل “تعالی” و “صداقت” همه جا شنیده می‌شد، ولی اینا به درد توسعه‌دهنده‌هایی که دنبال یه روش بهتر بودن نمی‌خورد. باید یه تغییری ایجاد می‌شد.

خیلی از اون ۱۷ نفر از قبل ایده‌هایی برای آینده نرم‌افزار داشتن، و اون سفر به کوهستان فرصتی شد تا حسابی بحث کنن و راهکاراشونو کنار هم بذارن. نتیجه؟ یه سند کوتاه و ساده، فقط ۶۸ کلمه، که بعدش برای همیشه مسیر توسعه نرم‌افزار رو تغییر داد.

از اون موقع تا حالا، نزدیک به دو دهه گذشته و این مانیفست (همراه با ۱۲ اصلش) به روش‌های مختلف، توسط تیم‌ها و شرکت‌های بی‌شماری اجرا شده، البته بعضی بیشتر، بعضی کمتر. ولی حالا که خود دنیای تکنولوژی هر روز در حال تغییر و تحولـه، این سوال پیش میاد: آیا وقتش نیست که خود اجایل هم یه تکون اساسی بخوره؟ 🤔

۱۲ اصل مانیفست اجایل: یه فرهنگ، با تعریف مشخص

امروز، دنیای اجایل پر شده از متدولوژی‌های جورواجوری که هرکدوم ادعا دارن می‌تونن ایده‌های اجایل رو به واقعیت تبدیل کنن. اما این سردرگمی توی روش‌ها چیز جدیدی نیست.

خود مانیفست اجایل هم زمانی به وجود اومد که لازم بود بین روش‌های مختلف مثل اسکرام، Extreme Programming، Crystal Clear و بقیه چارچوب‌ها یه نقطه مشترک پیدا بشه.

ایان بوچانان، مهندس ارشد راهکارهای DevOps توی Atlassian، درباره اون روزها می‌گه:

“اون زمان، این افراد تازه داشتن متوجه می‌شدن که دارن یه کار مشترک انجام می‌دن، ولی از نظر فکری هنوز رقیب هم بودن. توی همچین شرایطی، این‌که تونستن سر یه سری اصول به توافق برسن، واقعا شگفت‌انگیزه.”

گروه Snowbird 17 دور هم جمع شده بودن تا ببینن آیا نماینده‌های روش‌های مختلفشون می‌تونن سر چیزی (هر چیزی) توافق کنن؟ و برخلاف انتظاراتشون، تونستن! نتیجه این توافق، یه سری ارزش شد که پایه‌های یه فرهنگ جدید رو بنا کرد.

کشف یه راه بهتر برای توسعه نرم‌افزار

ما با تجربه کردن و کمک به بقیه، مدام داریم روش‌های بهتری برای توسعه نرم‌افزار پیدا می‌کنیم.

توی این مسیر، به یه سری اصول رسیدیم که بهشون ارزش بیشتری می‌دیم:

آدم‌ها و تعاملات مهم‌تر از فرآیندها و ابزارها هستن.
نرم‌افزارِ کارآمد ارزش بیشتری از مستندات حجیم داره.
همکاری با مشتری ارجحیت داره به مذاکره‌های قراردادی.
واکنش به تغییرات از پیروی کورکورانه از یه برنامه ثابت مهم‌تره.

🔹 البته این به این معنی نیست که موارد سمت راست ارزش ندارن، اما ما موارد سمت چپ رو بیشتر می‌پسندیم.

۱۲ اصل اجایل: ادامه‌ی مسیر از مانیفست

همون جلسه معروف Snowbird که مانیفست اجایل ازش بیرون اومد، یه چیز دیگه هم داشت: ۱۲ اصل کلیدی که اون چند جمله‌ی کلی رو توضیح می‌دادن و چارچوب بهتری برای پیاده‌سازی اجایل می‌ساختن.

و همین بود! از اون موقع، سایت مانیفست اجایل تقریباً بدون تغییر مونده یا شاید اصلاً تغییری نکرده باشه. ولی دنیای اطراف اجایل؟ اون دیگه هیچ شباهتی به دو دهه پیش نداره.

بحث درباره اجایل

اون ۱۷ نفر توی جلسه Snowbird تونستن اختلاف نظرهاشون رو زیر چند اصل اساسی جمع کنن، ولی ماجرا همون‌جا تموم نشد. در واقع، اجایل بعد از اون جلسه به شاخه‌های بیشتری تقسیم شد تا جایی که امروز تقریباً هرکسی یه برداشت خاص ازش داره.

الان SAFe هست، LeSS هست، و حتی کاربردهایی از اجایل که هیچ ربطی به توسعه نرم‌افزار ندارن در حالی که اولین جمله‌ی مانیفست اجایل دقیقاً می‌گه:
“ما در حال کشف روش‌های بهتری برای توسعه نرم‌افزار هستیم، با انجام دادنش و کمک به بقیه برای انجام دادنش.”

حتی Dave West، مدیرعامل Scrum.org، به تیم تحقیقاتی‌ای اشاره می‌کنه که داره از اجایل برای پیدا کردن درمانی برای نابینایی ژنتیکی استفاده می‌کنه.

حالا سؤال اینجاست: این گسترده شدن اجایل یه موفقیته، یا دور شدن از چیزی که پایه‌گذاران مانیفست اجایل در نظر داشتن؟

ایان بوچانان می‌گه:
“اینکه اجایل رو می‌شه تفسیر کرد درسته، ولی برای اینکه ایده‌ها به درستی منتقل بشن، باید درک عمیق‌تری ازش داشته باشیم.”

و خب، اون درک عمیق همیشه در دسترس نیست حتی توی خود صنعت نرم‌افزار.


معضل: «اجایل صنعتی‌شده»

یه مشکل جدی که خیلیا بهش اشاره می‌کنن، چیزی به اسم “فیک اجایل” یا حتی “اجایل تاریکـه” که بیشتر از هر چیزی، تحت تأثیر پولی شدن آموزش‌ها و مشاوره‌های اجایل به وجود اومده. بعضیا حتی پا رو فراتر گذاشتن و اسمش رو گذاشتن “مجتمع صنعتی اجایل”!

بوچانان یه اصطلاح جالب داره:
“یه چیزی داریم به اسم ‘اجایل قبیله باری’، که توش همه دارن کارهای ظاهراً درست رو انجام می‌دن، حرف‌های درست رو می‌زنن، ولی اصول اساسی رو درک نکردن. نتیجه؟ چیزی که باید اتفاق بیفته، اتفاق نمی‌افته.”

یه عده هم به شرکت‌هایی مثل Atlassian گیر می‌دن و می‌گن ابزارهایی مثل Scrum و Kanban باعث شدن اجایل از مسیر اصلی خودش خارج بشه. اما نگاه خود Atlassian به اجایل فرق داره:
اجایل یه ارزش فرهنگیه، نه فقط یه مجموعه از فرآیندها و چارچوب‌ها. ابزارها می‌تونن کمک کنن، ولی اگه فرهنگ درست نباشه، از اول کار خراب پیش می‌ره.

و خب، وقتی اجایل درست اجرا نشه، به مشکلاتی مثل مدیریت میکرو، فرسودگی شغلی، عدم تحویل خروجی واقعی، و گیر کردن توی فرآیندهای پیچیده به جای پایبندی به اصول منجر می‌شه حتی اگه افراد مجوزهای رسمی اجایل داشته باشن!

این مدل اشتباه از اجایل باعث شده که بعضیا کلاً ازش زده بشن، یا حتی سعی کنن مانیفست اجایل رو بازنویسی کنن تا به واقعیت کاری خودشون بخوره.

ران جفریس، یکی از بنیان‌گذاران مانیفست اجایل، در این مورد می‌گه:

“من از عبارت ‘اجایل’ (داخل گیومه) استفاده می‌کنم تا به مدل‌های مختلفی اشاره کنم که خودشون رو اجایل می‌دونن، ولی لزوماً به روح یا متن اصلی اجایل پایبند نیستن. گاهی بهشون ‘فیک اجایل’ می‌گم، یا ‘اجایل تاریک’، که اشاره به مدل‌هایی داره که واقعاً منحرف شدن. اما چیزی که من همچنان بهش باور دارم، ‘اجایل مانیفستیـه’، یعنی همون ایده‌های اصلی که توی مانیفست نوشته شد.”


آیا مانیفست اجایل هنوز هم ارزش داره؟

بعد از کلی حرف زدن با مشتری‌های Atlassian، مربی‌های اجایل داخلی و خارجی، متخصص‌ها، و بعد از ساعت‌ها چرخ زدن توی بحث‌های شبکه‌های اجتماعی، جواب این سوال یه “بله” بزرگه.

در واقع، مانیفست اجایل امروز حتی از همیشه هم مهم‌تره.

دن رادگان (مربی ارشد اجایل توی Atlassian) و ایان بوچانان که هر روز با تیم‌های مختلف کار می‌کنن، تأکید دارن که همیشه به مانیفست اشاره می‌کنن، مخصوصاً وقتی دارن با مشتریای جدید کار می‌کنن.

تنر ورثام، مربی اجایل و مدیر ارشد برنامه‌های فنی توی LinkedIn، هم همین نظر رو داره. اون که ۱۰ سال توی ارتش آمریکا خدمت کرده، می‌گه قبل از اینکه بدونه چیزی به اسم “اجایل” وجود داره، داشته ازش استفاده می‌کرده چون برای اون، این شیوه‌ی “رهبری تفنگداران دریایی” بود.

اون معتقده که گذاشتن یه اسم روی یه چیز، قدم اول برای درکش و استفاده ازشه:
“تا وقتی یه چیزی اسم نداشته باشه، نمی‌دونی چجوری باید بهش فکر کنی. مانیفست اجایل یه اسم برای یه طرز فکر گذاشت. چیزی که از قبل وجود داشت، ولی وقتی اسم‌گذاری شد، فهمیدنش و استفاده ازش راحت‌تر شد.”

حتی Dave West، مدیرعامل Scrum.org، هم این نظر رو تأیید می‌کنه و می‌گه اصول اجایل چیز جدیدی نیستن:

“وقتی به اصول پشت مانیفست نگاه می‌کنم، می‌بینم که اینا اصولی نیستن که ما اختراع کرده باشیم. اینا اصول روش علمی هستن. گالیله ازشون استفاده کرد. ارشمیدس ازشون استفاده کرد.”


پس مانیفست اجایل دقیقاً چه چیزی رو تغییر داد؟

شاید بزرگ‌ترین دستاورد مانیفست اجایل این بود که یه طرز فکر رو که قبلاً وجود داشت، تبدیل به یه چارچوب برای توسعه‌ی نرم‌افزار کرد. و این اصلاً کم‌اهمیت نیست.

حالا چی؟ آیا وقتش شده که مانیفست اجایل رو به‌روز کنیم؟

لزومی نداره.

وقتی یه چیزی مثل مانیفست اجایل اینقدر مهم می‌شه، شاید بشه تفسیرش کرد، ولی اصلش رو چیزی نمی‌تونه جایگزین کنه. پس به جای تلاش برای تغییرش، شاید بهتر باشه یاد بگیریم که چطور اون رو توی تیم، سازمان، و پروژه‌های خودمون به کار ببریم.

تنر ورثام یه دیدگاه جالب داره:
“مانیفست در واقع پایه‌ی یه مکالمه‌ست. من یه برداشت دارم، تو یه برداشت دیگه. خب، حالا چطور می‌تونیم با هم کار کنیم؟”

پس شاید مهم‌تر از داشتن یه سند که همه قبولش داشته باشن، اینه که ببینیم چطور می‌تونیم اصول اجایل رو طوری توی کارمون پیاده کنیم که از روح اصلیش دور نشیم.

و اگه بتونیم این کار رو درست انجام بدیم، هیچ محدودیتی برای پیشرفت وجود نداره.

همون‌طور که Dave West می‌گه:
“اگه درست انجامش بدیم، دنیا می‌تونه فوق‌العاده بشه. ما می‌تونیم سرطان رو درمان کنیم. شاید بچه‌های من بتونن تا ۱۵۰ یا ۱۷۵ سالگی عمر کنن. من باور دارم که می‌تونیم این کار رو بکنیم. و فکر می‌کنم که انجامش خواهیم داد.” 🚀