ریترو (Retrospective) یا همون مرور کارهای گذشته، یه جور فرصته برای اینکه تیم بشینه و یه نگاه به پشت سر بندازه، ببینه چی خوب بوده، چی میتونست بهتر باشه، و تصمیم بگیره که از این به بعد چطوری میتونه کارها رو هوشمندتر جلو ببره.
جالبیش اینجاست که ریترو فقط مخصوص برنامهنویسها نیست! از تیمهای فنی گرفته تا مارکتینگ، منابع انسانی، یا حتی مدیریت، همه میتونن ریترو داشته باشن. در واقع، هر وقت یه پروژه، کمپین یا حتی جلسه بزرگ پشت سر گذاشتین، یه ریترو میتونه کمک کنه بفهمین چی شد، چی نگرفت، و چی رو باید تکرار یا حذف کرد.
اما اصلاً این ایده از کجا اومده؟ سال ۲۰۰۱ که Agile Manifesto نوشته شد، تو یکی از اصول دوازدهگانش یه جمله طلایی اومد: «در بازههای زمانی منظم، تیم به روند کارش فکر میکنه، دنبال راههای بهتر شدن میگرده و بر اساس اون تغییر ایجاد میکنه.»
همین یه جمله شد پایهی چیزی به اسم Agile Retrospective. یعنی تیمها باید مرتب با هم جمع بشن، وضعیت رو بررسی کنن و اگر لازم شد، اصلاحاتی انجام بدن. رایجترین حالتش همون جلسههای ریتروییه که خیلی از تیمهای توسعه برگزار میکنن.
ولی خب، امروزه دیگه این ایده فقط محدود به تیمهای نرمافزاری نیست. ریتروها رفتن سراغ همه جای کسبوکار. مثلاً تیم مارکتینگی که کمپین اجرا کرده، تیم مدیریتی که یه ارائه مهم داشته، یا حتی شرکتهایی مثل Atlassian که دارن کل صنعتشون رو زیر ذرهبین میبرن و مرور میکنن!
حالا چرا اینقدر باید هیجانزده شد؟ چون ریترو دقیقاً همونجاییه که ارزشهای چابک (Agile) از شعار درمیاد و وارد عمل میشه.
فکر کن:
- آدمها و تعاملات مهمتر از ابزارها و فرایندن
- انعطافپذیری مهمتر از چسبیدن به یه پلن سفتوسخته
و خب، ریترو دقیقاً دربارهی همینه: آدمای واقعی، دور هم، دربارهی تجربههاشون حرف میزنن، یاد میگیرن و تغییر ایجاد میکنن. هیچچیزی به اندازهی یه ریترو خوب، ارزشهای چابک رو اینقدر واضح نشون نمیده.
حالا که فهمیدیم چرا ریترو انقدر کلیدیه، بزن بریم ببینیم چطوری میشه یه جلسه ریترو جذاب و مفید برگزار کرد!
جلسه ریترو در واقع یه موقعیت عالیه که تیم چابک بتونه یه قدم عقب بیاد، خودش رو بررسی کنه و یه برنامه بچینه برای اینکه کارها رو دفعه بعد بهتر انجام بده. ایده اصلیش هم اینه که تیم مرتباً پیشرفت کنه و نیفته تو دام روزمرگی و تکرار اشتباهات قبلی.
توی یه جلسه ریترو، هدف اصلی اینه که:
- بررسی کنیم توی اسپرینت یا بازهی کاری قبلی چی گذشت، مخصوصاً از نظر همکاری تیمی، ابزارهایی که استفاده کردیم و فرایندهایی که داشتیم.
- مشخص کنیم چه چیزهایی خوب پیش رفت و چه چیزهایی نیاز به بهبود داره.
- یه برنامه عملی برای بهبود شرایط و سبک کاری بچینیم.
این جلسات باید فضای امن و راحتی داشته باشن؛ جایی که همه بتونن بدون ترس حرف بزنن. کسی نباید مجبور بشه چیزی بگه، ولی فضا باید طوری باشه که همه حس کنن میتونن نظر بدن.
یه ریترو خوب باید انرژیبخش باشه. تیم توی این جلسه میتونه حرف دلش رو بزنه، از دغدغههاش بگه، از هم یاد بگیره و راهحلهایی پیدا کنه که واقعاً قابل اجرا باشن. حتی کسی که جلسه رو فسیلیته میکنه (اسکراممستر، مالک محصول یا هر کسی دیگهای) کلی چیز از عملکرد تیم دستش میاد اینکه چطوری با هم کار میکنن، چالشها چی بوده، موفقیتها چی بودن، و غیره.
خروجی یه ریترو موفق معمولاً یه لیست مشخص از چیزهاییـه که باید توی اسپرینت بعدی بهتر بشن، با مسئول و تاریخ مشخص برای اجرا.
چجوری اولین ریترو رو برگزار کنیم؟
فرمت جلسات میتونه هر دفعه یه کم فرق داشته باشه، ولی یهسری چیزها باید ثابت بمونه، مثل زمانبندی، اعضای حاضر، و ساختار کلی جلسه.
چه زمانی؟
اگه تیمت با اسپرینتهای دو هفتهای کار میکنه، بهتره آخر هر اسپرینت یه ریترو برگزار بشه. ولی اگه سبک کاریتون شبیه Kanbanه، شاید ماهی یه بار یا هر سه ماه یک بار منطقیتر باشه.
اگه پروژهی بزرگی تموم شده، خوبه یکی از افراد لیدرشیپ هم بیاد و از دید اونها هم یه نگاه به نحوهی همکاری تیم بندازیم نه اینکه پروژه چی شد، بلکه اینکه تیم چطور با هم کار کرد.
برای این جلسه، حداقل ۳۰ دقیقه تا یه ساعت زمان در نظر بگیر (بسته به طول اسپرینت و میزان کاری که باید بررسی شه).
چه کسانی؟
کل اعضای تیم باید تو جلسه باشن. یه نفر هم نقش فسیلیتیتر رو بر عهده بگیره این میتونه اسکراممستر باشه، یا نوبتی بین اعضای تیم بچرخه. اگه توی اسپرینت افرادی مثل طراح یا مارکتر هم درگیر بودن، حتماً دعوتشون کن.
چی میگیم؟ چطوری؟
ساختار پایهی یه جلسه ریترو این شکلیه:
- یه لیست کوتاه از چیزهایی که خوب پیش رفتن و چیزهایی که میشه بهترشون کرد بنویسین. میتونه روی تخته باشه، توی یه صفحهی Confluence یا حتی با استیکینوت.
- این لیست رو با هم اولویتبندی کنین. ممکنه چند تا موضوع تکراری باشه که بشه تو یه دسته جا داد.
- در مورد دو مورد اول از بخش “نیاز به بهبود” صحبت کنین و سعی کنین راهحلهایی برای بهتر شدن پیدا کنین. روی نتیجه تمرکز کنین، نه افراد یا اتفاقهای گذشته.
- در نهایت، یه برنامه عملی برای بهبود بنویسین. هر مورد باید یه مسئول مشخص و یه تاریخ پیگیری داشته باشه.
نکته مهم اینه که برنامههاتون واقعی و قابل اجرا باشه. هیچی بدتر از این نیست که هر سری همون مشکلات رو تکرار کنین چون قرار شد کاری کنین ولی انجام نشد. پس بعد از جلسه، همه باید دقیق بدونن چه کاری قراره انجام بدن و کی.
برای تنوع، این کارا رو هم میتونی امتحان کنی:
- فسیلیتیتر مهمان بیار: بعضی وقتا خوبه یکی از بیرون تیم بیاد جلسه رو بگردونه. اینطوری شاید بحثها راحتتر و بیطرفانهتر بشن. ضمن اینکه اون شخص هم میتونه از سبک کاری تیم شما چیز یاد بگیره.
- فرمتهای مختلف امتحان کن:
مثلاً به جای “چی خوب بود؟ چی بد بود؟” از این مدلها استفاده کن:- Start / Stop / Continue: چی رو شروع کنیم، چی رو دیگه انجام ندیم، چی رو ادامه بدیم؟
- More / Less: از چی بیشتر؟ از چی کمتر؟
- Glad / Sad / Mad: چی خوشحالمون کرد، چی ناراحتمون کرد، چی عصبیمون کرد؟
- درگیر کردن لیدرشیپ: بعد از تموم شدن پروژههای بزرگ، یه جلسه جدا با حضور یکی از مدیران بذارین و فقط روی نحوهی همکاری تمرکز کنین.
در کل، ریترو باید یه تجربه مشارکتی و مفید باشه. مهم نیست چقدر فرمتش رو عوض میکنی یا با چه تیمی کار میکنی، هدف اصلی اینه که همه درگیر باشن و خروجیهاشون قابل اجرا باشه.
اسکرام مستر کیه و دقیقاً چیکار میکنه؟! | 5 وظیفه اسکرام مستر